فاجعه زیز بنایی
فاجعه زیر بنایی در روستای چوزه !
اجرای طرح هادی و گازرسانی به روستا برای همیشه منتفی شد.
اینجا چوزه است. 24 تیر ماه سال 1390. و از آغاز طرح جدول گذاری و به اصطلاح بهسازی کوچه های روستا یک ماه می گذرد. طرحی که آقایان مانور زیادی روی آن داده اند. و مدام تبلیغات به راه انداخته و برای انجام کاری که وظیفه قانونی آنهاست بر سر مردم منت گذاشته اند.یک ماه است که در بوق کرنا کرده اند که ای جماعت چوزه ای ، کجایید که دیگر برای همیشه شما را از دست چاله چوله های کوچه ها نجاتتان دادیم. مردم ناآگاه و ساده لوح هم باور کرده اند تبلیغات آقایان را. و در این یک ماه از خوشحالی سر از پا نشناخته اند. اما چیزی که این مردمان مظلوم چوزه ای و یا حتی آن شوراها و دهیار محترم نمی دانند فاجعه ای عظیمی است که با اجرای این طرح روستا را تهدید می کند.
طرح جدول گذاری کوچه ها که هم اکنون در حال اجراست، بدون رعایت قوانین شهرسازی است و هیچ کدام از کوچه ها و خیابانها دارای استاندارد لازم نیستند. ازهزینه ای که اکنون برای جدول گذاری می شود به راحتی می توان فهمید که دولت قصد ندارد که طرح هادی را در روستا اجرا کند و باید این امر را برای همیشه منتفی دانست. چون اگر غیر از این بود چه لزومی داشت که این همه بودجه سرمایه گذاری شود و بعد تازه طرح هادی هم مثلاُ چند سال دیگر به اجرا دربیاید. اما این پایان ماجرا نیست. چیزی که عمق فاجعه را بیشتر می کند این است که طبق قانون به خانه های روستاهایی که طرح هادی در آنها اجرا نشده باشد و بنیاد مسکن آن را تفکیک نکرده باشد، سندی تعلق نمی گیرد. یعنی خانه ها و زمین های روستای چوزه هیچ وقت سنددار نمی شوند. و فاجعه را ادامه می دهیم با تفسیر یک قانون دیگر. واما مهمترین مسئله این است که طبق قانون خانه ای که دارای سند منگوله دار نباشد گاز خانگی هم به آن تعلق نمی گیرد.پس به این ترتیب روستای چوزه ازانشعاب گاز خانگی هم برای همیشه محروم شده است. پس می بینیم طرحی که آقایان از آن بعنوان انقلاب زیر بنایی یاد می کنند، یک فاجعه ای زیر بنایی است وبدین ترتیب مردم مظلوم چوزه باید برای همیشه طرح هادی گازوسند منگوله دار را به فراموشی بسپارند.
لازم به یادآوری است که اجرای طرح هادی از6سال پیش شروع شد اما بنا به موانعی ازجمله مخالفت تعدادی از مردم و کوتاهی آشکار مسئولین شهرستان متوقف شد. در این مدت هم هر روز وعده هایی می دادند که..........
لازم است از طریق این وبلاگ ، تنها وجدان بیدار روستا بگویم : دست مریزاد آقایان! فاجعه ای که شما امروز به بار آورده اید هیچ وقت از ذهن مردم چوزه پاک نخواهد شد. دست مریزاد جنابان شورا و جناب دهیار. دست مریزاد جناب بخشدار نسبتا محترم ضیاآباد که آنجا نشسته اید و از حال و روز ما خبر ندارید. دست مریزاد جناب حاج امیرطاهرخانی نماینده ی نامحترم تاکستان در مجلس شورای اسلامی. یادت هست چهار سال پیش چه قولی به این مردم دادی؟؟؟یادت هست چه تهمتی به نماینده ی وقت زدی و خرابی کوچه های روستا را به گردن او انداختی؟؟؟ مرم همان روز هم حرف تو را قبول نکردند و برای همین نه قاطعی در روز انتخابات به تو دادند. راستی حاج آقا ! از آخرین روزی که به چوزه آمدی چند روز می گذرد؟؟؟ آری درست است ما هم یادمان ئنیست!!!
اینکه بعد از این فاجعه چه باید بکنیم را نمی دانم. و اینکه چه کسی مقصر است باید ریشه یابی شود. به نظر من جدا از مسئولین، مردم هم زیاد بی تقصیر نیستند ، چون همکاری لازم را نداشتند. این مردم هیچگاه ضرورتهای زمان خود را درک نکرده اند. و تفکراتشان همیشه یگ گام از جامعه عقب بوده است. همیشه به مسائل درجه دو و سه پرداخته اند و مسائل جوانان را به فراموشی سپرده اند. به هر حال فعلا باید بنشینیم و به حال خودمان و این روستا زار زار گریه کنیم. ولی چیزی که واضح و مبرهن است این است که آیندگان قطعا مار را نخواهند بخشید.
مسئول کیست؟ پاسخگو چه کسیست؟